Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، شهریور امسال خبر یک درگیری مرگباری به مأموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۵۰ ساله‌ای با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسیده است. شواهد اولیه حاکی از آن بود که در زمان قتل دختر و پسر مقتول در خانه حضور داشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از این رو مأموران تحقیقات را با بازجویی از آنها پی گرفتند.

دختر ۲۲ ساله در توضیح ماجرا به مأموران گفت: در لحظه حادثه من و برادر ۲۰ ساله‌ام به نام سعید که معلول است در خانه بودیم و مادرمان برای خرید از خانه خارج شده بود که به یکباره مردی که صورتش را پوشانده بود از حیاط وارد خانه شد. وقتی پرسیدم کیست و چه کار دارد گفت آمده‌ام پدرت را ادب کنم. بعد هم جلوی چشمان من و برادرم، پدرمان را که روی مبل دراز کشیده بود، به قتل رساند و به‌سرعت از خانه فرار کرد.

داستان سرایی بعد از قتل شوهر | شوهرم با ماهیتابه به سرش کوبید و...

وی در ادامه به مأموران گفت: مردی معتاد مدتی است در پشت‌بام خانه‌مان زندگی می‌کند و به نظرم مشخصات او با مردی که پدرم را کشت، شباهت دارد.

از آنجا که دختر جوان موضوع قتل پدرش را خیلی راحت تعریف می‌کرد و به همه سؤالات با خونسردی پاسخ می‌داد، مأموران به او ظنین شدند. از طرفی، حتی زمانی که قرار بود او به پلیس آگاهی منتقل شود، فقط نگرانی‌اش گرسنه ماندن گربه‌هایش بود که همین موضوع فرضیه دست داشتن دختر جوان در مرگ پدرش را قوت بخشید.

در ادامه تحقیقات مأموران رد خونی را در حمام خانه کشف کردند که نشان می‌داد قاتل پس از قتل به حمام رفته تا آثار خون مقتول را پاک کند و این با ادعای دختر جوان که گفته بود قاتل بلافاصله فرار کرده تناقض داشت. ضمن اینکه ردی هم از آثار خون در مسیر خروج خانه وجود نداشت. این موارد سبب شد تا وی تحت بازجویی فنی قرار گیرد. دختر جوان درباره بریدگی روی انگشتانش نیز به پلیس گفت: وقتی قصد داشتم مقابل مرد چاقوکش از پدرم دفاع کنم انگشت‌هایم زخمی شد.

در حالی که تنها مظنون پرونده سعی داشت با اظهاراتش مسیر تحقیقات را منحرف کند، برادرش سعید پرده از راز قتل پدرش برداشت و گفت: خواهرم قاتل است.

وی در تشریح ماجرا گفت: خواهرم به خاطر سختگیری‌های پدرم هر روز با او درگیر بود. چند روز پیش از قتل، خواهرم به من گفت قصد دارد کاری کند تا برای همیشه از دست پدرمان راحت شویم. چند بار بدون اینکه پدرم متوجه شود تلفن همراهش را برداشته بود و در شبکه‌های اجتماعی از قول پدرم مطالب سیاسی نوشته بود تا پدرم را به اتهام همکاری با معاندین و ضد انقلاب دستگیر کنند اما وقتی مدتی گذشت و کسی سراغ پدرم نیامد تصمیم به قتل او گرفت.

آن روز وقتی مادرم از خانه خارج شد، خواهرم به من گفت تا صدای ضبط را زیاد کنم. بعد هم به اتاق رفت و در حالی که پدرم را با چاقو کشته بود و سر و صورتش خونی بود، از اتاق بیرون آمد و گفت کارش تمام شد. دقایقی بعد هم با جیغ و داد همسایه‌ها را خبر کرد و به دروغ گفت مردی غریبه پدرمان را کشته است.

پس از اظهارات پسر جوان، متهم بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و وقتی فهمید برادرش ماجرا را شرح داده به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش اعتراف کرد.

اعلام گذشت از سوی ولی‌ دم

با اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. اما پیش از رسیدگی به پرونده، برادرش به عنوان تنها ولی‌دم از خواهرش اعلام گذشت کرد و متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه چهار دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

در این جلسه دختر جوان به جایگاه رفت و گفت: پدرم مرد بداخلاق و سختگیری بود. وقتی دیپلم گرفتم نه اجازه ادامه تحصیل داد و نه موافق بود سر کار بروم. مادرم زن مظلومی بود و برادرم هم ویلچرنشین و هر سه نفرمان از دست رفتارهای پدرم آزار می‌دیدیم.

متهم در حالی که اشک می‌ریخت، افزود: او حتی حاضر نبود برای درمان برادرم هزینه کند. پزشکان گفته بودند معلولیت برادرم با کاردرمانی کمتر می‌شود، اما پدرم توجهی نمی‌کرد. او فقط پول‌هایش را برای خودش خرج می‌کرد. باور کنید خوراکی‌هایی را هم که برای خودش می‌خرید به داخل خانه نمی‌آورد و در پشت‌بام می‌خورد که به ما ندهد.

وی ادامه داد: دیگر خسته شده بودم. تا اینکه روز حادثه مادرم را برای خرید بیرون فرستادم و بعد دو کارد از آشپزخانه برداشتم و بالای سر پدرم رفتم که خواب بود و همان لحظه چند ضربه به او زدم که اصلاً متوجه تعداد ضربه‌ها نشدم و فقط وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد که مقتول ۱۸ ضربه چاقو خورده، فهمیدم چند ضربه زده بودم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی وی را به ۵ ماه حبس محکوم کردند که با احتساب ایام بازداشت از زندان آزاد شد.

کد خبر 833448 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران دختر جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۸۴۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است

روزنامه اعتماد  در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:

* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

در ادامه این مطلب آمده است:

* «ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....

* و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

* مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

* با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید:

* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.

* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....

* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...

tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • ضربه چاقو به جوان کاشمری به دلیل حمایت از چند دختر در برابر ۳ مزاحم
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • قتل مدیر عامل شرکت پخش لوازم آرایشی با ۳۷ ضربه چاقو
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!
  • چاقو کشی دختر دانش آموز علیه معلمان در انگلستان
  • داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
  • موسیالا فاش کرد: داستان عجیب تعویض پیراهن با مسی